دیشب در دومین و آخرین اجرای همایون شجریان و گروه «همنوازان حصار» در تالار برج میلاد، لحظاتی شورانگیز و بهیادماندنی برای علاقهمندان موسیقی اصیل ایرانی رقم خورد. حضور استاد محمدرضا شجریان در سالن، و اجرای تصنیف «مرغ سحر» بهگونهای بدیع و غافلگیرکننده توسط گروه، مهمترین اتفاقات کنسرت سهشنبه شب بود.
مطابق معمول و بهرسم دیرین کنسرتهای موسیقی در ایران، برنامه با تأخیری قابلتوجه آغاز شد. دلیل این موضوع بازشدن دیرهنگام درهای ورودی سالن اصلی بود که باعث شد سالن تا ساعت ۸:۱۵ نیمهخالی باقی بماند؛ اما حدود ده دقیقه بعد تقریباً اکثر شرکتکنندگان، بر سر صندلیهای خود نشسته بودند و همه چیز برای ورود گروه به صحنه و آغاز برنامه آماده بود. در حالیکه اندکاندک صدای دستزدنها به نشانهی اعتراض به تأخیر، از گوشه و کنار سالن به گوش میرسید، ناگهان اتفاقی افتاد که سالن همایشهای برج میلاد را از جا کند و به آسمان برد. استاد محمدرضا شجریان در میان شور و شوق وصفناپذیر حاضران و تشویقهای بیامان آنان وارد سالن شد. از نخستین لحظهای که استاد آواز ایران قدم به تالار گذاشت تا چند دقیقهی بعد، مردم ایستاده و با شادی و هیجان بسیار، این اسطورهی بیبدیل آواز را تشویق کردند. استاد شجریان پس از ادای احترام به ابراز احساسات فوقتصور حاضران، در کنار همسر خود و پسرش رایان نشست. به این ترتیب اولین غافلگیری بزرگ برنامه شکل گرفت و مردم با هیجانی دوچندان آمادهی آغاز بخش اول کنسرت شدند.
حدود ساعت ۸:۳۰ همایون شجریان بههمراه علی قمصری، سهراب پورناظری، مصباح قمصری و آئین مشکاتیان در میان تشویق گرم حضار بهروی صحنه آمدند تا برنامه را در آواز دشتی آغاز کنند. با همان اولین زخمههای علی قمصری در مقدمهی دشتی و دیدن چهرهی همایون، میشد فهمید که حس و حال او امشب متفاوت از شب گذشته است و میتوان یک اجرای رؤیایی را به تماشا نشست. صدای همایون در شروع آواز «بیدل و بیزبان» اندکی هیجانزده و ترسان مینمود؛ اما با شروع آواز «صنما» دیگر حنجرهاش گرم شد و صدایش همانی شد که از همایون شجریان میشناختیم. چهارمضراب سهنوازی و تصنیف «خاکدان عشق» دو قطعهی بعدی بود که توسط گروه پنجنفره اجرا شد. پس از پایان تصنیف، بقیهی اعضای گروه هم به صحنه آمدند تا همنوازان حصار با ترکیب کامل خود مقدمهی نوا را اجرا کنند. تم اصلی این مقدمه همان چیزی بود که در آلبوم «نقش خیال» شنیده بودیم؛ اما بهواسطهی تفاوت قابلملاحظهی سازبندی در این اجرا، حس و حالی متفاوت داشت. قطعهی بعدی ساز و آواز «نقش خیال» بود. همایون این آواز را تقریباً در همان گوشههایی که پیشتر در آلبوم خوانده بود، اجرا کرد. جواب آوازهای قمصری هم شیرین و استادانه بود. با اجرای مقدمهای کوتاه، ملودی آشنای تصنیف «توبهشکن» خودنمایی کرد. پس از این تصنیف، ضربی نهفت و آواز نهفت ـ که یکی از گوشههای دشوار دستگاه نواست ـ با تسلط و چیرگی همایون شجریان اجرا شد و نوبت به تصنیف آخر رسید. تصنیف «شهر به شهر» پرشورتر از نسخهای که در آلبوم «آب، نان، آواز» شنیده بودیم، خوانده شد و برنامه در بخش نخست به پایان رسید.
یکی از صحنههای جالب و دیدنی این کنسرت در لابهلای تشویقهای حاضران در پایان پارت اول شکل گرفت که یکی از تماشاگران دستهگل بزرگی را به علی قمصری اهدا کرد. قمصری هم فوراً دستهگل را تحویل همایون داد. شجریانِ پسر سریع به جلوی سن آمد، نیمخیز شد و به پدر فهماند که میخواهد دستهگل را تقدیمش کند. استاد از جایش برخاست، همایون پایین آمد، پدر را در آغوش گرفت، بوسید و دستهگل را تقدیمش کرد. استاد هم جستی زد و در یک حرکت به بالای سن رفت، علی قمصری را صمیمانه در آغوش گرفت و دستهگل را به صاحب اصلی آن بازگرداند! این تصاویر را با تشویقها و هیاهوی کرکنندهی حاضران تجسم کنید.
پس از استراحت بیستدقیقهای، بخش دوم برنامه در چهارگاه با دونوازی تار قمصری و عربشاهی و سپس آواز «برون از دیدهها» آغاز شد. بهدنبال آن، تصنیف جذاب «در عاشقی» همانطور که همایون وعده داده بود با ریتم آوازی متفاوت و تندتر خوانده شد. بهجرئت میتوان گفت این تصنیف حتی از نسخهی استودیویی هم بهتر و قویتر اجرا شد. تکنوازی استادانهی علی قمصری در گوشههای دستگاه چهارگاه، یک بار دیگر توانایی، تکنیک بالا و احساس ناب قمصری را در تارنوازی نشان داد. البته تشویق نابهجای برخی حاضران درحالیکه هنوز تکنوازی به پایان نرسیده بود ـ همچون شب گذشته ـ حس او را خراب کرد؛ اما همایون فوراً رو به سمت قمصری کرد و سعی داشت با لبخندی او را دلداری دهد. تصنیف «آب، نان، آواز» با شعر زیبای دکتر شفیعی کدکنی، اجرای هماهنگ و بینقص گروه و آواز گوشنواز همایون شجریان بخش بعدی کنسرت بود. ساز و آواز شوشتری با مطلع «ما نتوانیم و عشق پنجه درانداختن / قوت او میکند بر سر ما تاختن» از سعدی، یکی از قطعات تازهی کنسرت بود. سپس تصنیف «بهجان تو» با رنگآمیزی آوایی گروه و اجرای همایون در پردههای بالاتر نسبت به آلبوم، سالن را شوری دوباره بخشید. ساز و آواز «گناه عشق» که آن را قبلاً در آلبوم «نقش خیال» با گیتار قمصری و سازبندی غربی شنیده بودیم، این بار با جواب آوازهای عود نوشین پاسدار حسی ایرانیتر به خود گرفت. و در پایان نوبت به تصنیف محبوب «هوای گریه» ساختهی محمدجواد ضرابیان رسید. گرچه تنظیم جدید قمصری و سازبندی خاص گروه همنوازان حصار، باعث شد این تصنیف متفاوت از نسخهای که بارها شنیدهایم، به گوش برسد؛ اما در حد توان و امکانات صوتی گروه، اجرای قابل قبولی بود که با استقبال ویژهی مخاطبان همراه شد.
با پایان برنامه و در لابهلای تشویقهای پرحرارت مردم، طبق معمول همهی کنسرتهای سالهای اخیر «شجریانها»، مردم از گوشه و کنار سالن با صدای بلند، «مرغ سحر» طلب میکردند! در ضمن اکثراً میدانستند که همایون برای این کنسرت وعدهی اجرای یک قطعهی غافلگیرکننده را داده است. (قطعهی غافلگیرکنندهای که در شب اول بنابهدلایلی اجرا نشد.) اما این قطعهی غافلگیرکننده چیزی نبود جز «مرغ سحر»؛ و این خود بزرگترین غافلگیری بود. تصنیف مرغ سحر در سکوت سازها، و با همآوایی همهی یازده عضو گروه! به هیچ وجه نمیتوان با کلمات، حق مطلب را در بیان چگونگی این اجرای بدیع ادا کرد. علی قمصری در آخرین آلبوم خود «تنیده در خطوط موازی» چشمهای از این دست تجربههای کرال را نمایش داده بود و اینجا با این نوآوری تحسینبرانگیز، کاری کرد که اجرای مرغ سحر از آن حالت کلیشهای و بهقول خود همایون شجریان در شب اول اجرا «تکراری» خارج شود. پیشتر مجید درخشانی هم در یکی از کنسرتهای محمدرضا شجریان و گروه «شهناز»، مقدمهی کوتاهی را به مرغ سحر افزوده بود تا بهنوعی تغییر و تنوعی در این تصنیف پدید آورد. پس از اجرای مرغ سحر، تشویقهای مکرر حاضران ادامه داشت. آنها دوست نداشتند این شب بینظیر و خاطرهانگیز به آن زودی تمام شود. همایون هم که دیشب کاملاً سرحال بود و تحتتأثیر جو گرم سالن قرار گرفته بود، از گروه خواست که بهجای خود برگردند و تصنیف «در عاشقی» را یکبار دیگر اجرا کنند. به این ترتیب و پس از اجرای دو قطعهی خارج از برنامه، کنسرت در ساعت ۱۱:۱۰ به اتمام رسید.
کیخسرو پورناظری، تهمورس پورناظری، علی جهاندار، علیرضا قربانی و کامبیز گنجهای از مهمانان ویژهی کنسرت شب گذشته بودند. مژگان شجریان، کتایون خوانساری و آوا مشکاتیان هم در سالن حضور داشتند. همچنین پدر و مادر علی قمصری هم از نزدیک شاهد هنرنمایی فرزند بااستعدادشان بودند.
کنسرت همایون شجریان و گروه همنوازان حصار در روزهای جمعه و شنبه، سوم و چهارم اردیبهشت در تالار اندیشهی حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی ادامه خواهد یافت. بلیتفروشی این کنسرت امروز صبح آغاز و ظرف تنها چند دقیقه تمامی بلیتها رزرو شد. اما نکتهی بحثبرانگیز در خصوص این کنسرت قیمت بسیار بالای بلیتهای آن است که از ۳۵ هزار تومان شروع میشود و به ۵۰ هزار تومان میرسد! و این در حالیست که مسئولان دلآواز حتی از قبل قیمت بلیتها را هم اعلام نکرده بودند و پیشبینی میشد قیمت بلیتها ارزانتر از تالار برج میلاد باشد. اما این نحوهی قیمتگذاری علاوه بر آنکه امکان حضور بخش قابلتوجهی از افراد قشر متوسط جامعه را سلب میکند، بیتردید موجب رنجش و دلخوری علاقهمندان موسیقی میگردد. آنچه بیش از حضور استاد شجریان در کنسرت دیشب، رفتن او به بالای صحنه و در آغوش کشیدن قمصری، اجرای نوآورانهی مرغ سحر و... مرا غافلگیر کرد، بهای بلیتهای کنسرت تالار اندیشه بود. باید از مسئولین محترم برگزاری کنسرت پرسید که حقیقتاً چه توجیهی برای تعیین ارقامی اینچنین نجومی برای بلیتهای یک کنسرت موسیقی دارند؟